یادداشت

توسعه کارآفرینی درجهت اقتصادی پویا

 

سال هاست که دولت ها به این باور رسیده اند که توسعه کارآفرینی یکی از راه های موثر در جهت پوپایی اقتصاد، رونق تولید، اشتغال زایی، ایجاد رقابت حاکم در فضای اقتصادی و کسب و کارها، تلطیف فضای اجتماعی و فرهنگی و ارزش افزوده در مباحث خرد وکلان توسعه‌ای خواهد شد. از سال 86 براساس مصوبه 611 جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز سوم اردیبهشت ماه هرسال به عنوان روزملی کارآفرین نامگذاری شد .نامگذاری که شاید ارزش آن در دنیای تحولات بی وقفه ی امروز از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. در جهان امروز، همگی می دانند که کامیابی و موفقیت از آن جوامع و سازمان هایی است که بدنبال خلق نوآوری اند و با تاسیس شرکت های جدید، مسئول تجاری سازی ایده های نوین می باشند، بویژه نوآوری های بنیادین که موجبات خلق یک بازار کاملا جدید و یا تحولی در بازارهای قدیم خواهد شد. شاخص های سخت افزاری و دارایی های مشهود که دیروز در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیین کننده داشت، جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارایی های نرم افزاری داده است. شرایط اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی دنیا به گونه ای است که حل مشکلات و تنگناها، الگوها و راه حل های جدید و متفاوتی را می طلبد . اگر تا دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آن هایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروز ثروتمند ترین مردم دنیا، افراد دانش مدار و کارآفرینان هستند.

کشورهای پیشرفته و توسعه یافته به خوبی دریافته اند که درعصر جدید، رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست و در پرتو توجه افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت درآورند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند. اقتصاد ما نیز که همواره گرفتار نارسایی ها، کمبودها و سوء مدیریت هایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت و ضعف در صادرات غیرنفتی می باشد، نوش دارویی همچون رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه تنها راهی است که می تواند اوضاع را بهبود بخشد. در چنین شرایطی چنانچه صاحبنظران کارآفرینی کشور احساس مسئولیت نکنند و با یک همت گروهی، جایگاه، رسالت و مفهوم حقیقی کارآفرینی را تبیین و معرفی نکنند، این قضیه مهم نیز،همچون بسیاری از امور ضروری دیگر به فراموشی سپرده خواهد شد. نهادهای مربوطه باید بکوشند که برخلاف روش های سنتی آموزشی که در اکثر قوانین حاکم بر آموزش و پرورش کشورمان نیز به چشم می خورد که تنها منجر به تربیت افرادی با ذهن کارمندی خواهد شد، دریچه ای جدیدی به سوی آموزش هایی با سمت و سوی کارآفرینی باز نمایند،که قدر مسلم نیاز به تفکر و آموزش های خارج از کلیشه دارد.

اهمیت کارآفرینی درجامعه ی امروزی صدچندان شده است و قطع به یقین، کارآفرینی به نفع اقتصاد ملی ماست. کارآفرینان اقتصاد هر کشوری را به سمت و سویی هدایت می کنند که منجر به تحول و نوسازی اقتصاد در پهنه ی جهانی خواهد شد. متفکرین این حوزه باید در سیستم های آموزشی براین مفهوم مهم تاکید نمایند که کارآفرینی یک شغل نیست، بلکه می توان در امتداد آن شغل آفرینی نمود. البته باز این مطلب نیزهرگز نمی تواند تعریف جامع و کاملی از آن را در بر بگیرد، چرا که عده ای یک کارآفرین را کسی می دانند که فقط بتواند ریسک تاسیس یک کارگاه یا کارخانه یا شرکتی را پذیرفته و مشغول به کار شود، عده ای نیز آن را مترادف با شغل آزاد می دانند که خودت کارفرمای خودت هستی.

اما کارآفرینی تمام این مرزها را در می نوردد و نه تنها در حوزه ی کسب و کار جهان، حرف اول و آخر را می زند، بلکه با رویکرد فرهنگی خود، خلاقیت و نوآوری را در تمام زمینه ها به جامعه تزریق می نماید و بدنبال تحقق زندگی توام با جستجوگری، تکاپو و تلاش مستمر و بدون وقفه برای رسیدن به کمال است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا