فرهنگی

رشد و توسعه فرهنگی در گرو مشوق های دولتی

 

گزارش کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی و نظارت بر اجرای اصل (۴۴) قانون‌اساسی در خصوص «ارزیابی اثرات شیوع ویروس کرونا بر بخش‌های مختلف، تجربه کشورهای منتخب، سیاست‌های پیشنهاد» آب سردی بود بر پیکره ی فعالین صنفی و صاحب نظران عرصه فرهنگ وهنر. برخی از صاحبنظران عرصه فرهنگ و هنر، گزارش کمیسیون حمایت از تولید ملی را ناشی از سیاست های کلان مدیریتی و فقدان تخصص لازم در تدوین این گزارش می دانند.  این در حالی است که هنر نمایش با هزاران فعال صنفی از ابتدای پاندمی تا کنون بیش از دیگر مشاغل کشور دچار آسیب و تعطیلی شده است. بدنه ی نحیف تئاتر به عنوان هنر پایه در مسیر رشد و توسعه فرهنگی اکنون در سراشیبی نابودی است.  

مجید یارندی پور” از جمله تهیه کنندگان و سرمایه گذاران فعال این روزهای تئاتر در گفتگوی اختصاصی با روزنامه تفاهم  گفت: جامعه تئاتر دچار نوعی بی حسی فراگیر در تمام سطوح شده است. بی تفاوتی وکلای مجلس به طور کلی و کمیسیون فرهنگی مجلس به طور اخص چیز تازه ای نیست. اعضای کمیسیون فرهنگی فقط نامشان فرهنگی است این عزیزان نه تنها تئاتر و هنر نمایش را به عنوان یک تولید ملی فرهنگی نمی شناسند، بلکه تنها یکبار هم پای بر سالن های تئاتر نگذاشته اند. اما کافی است در فلان نقطه ی دور افتاده ای، برحسب اشتباه آنهم سهوی تخلفی صورت پذیرد، آنگاه تشکیل جلسه داده و با صدور آیین نامه و قوانینی که مسیر رشد و توسعه و بالندگی هنر را مسدود می کند فریاد وا اسفا سر می دهند.

تهیه کننده نمایش “نفس کشیدن” با اشاره به وضع اسفناک معیشتی هنرمندان مستقل تئاتر در شرایط شیوع ویروس کرونا خاطرنشان کرد:  فعالین حرفه ای تئاتر که شغل دیگری ندارند پیش از شیوع ویروس و تعطیلی سالن های نمایش با سیلی صورت خود را سرخ میکردند. گذران زندگی با افزایش بی رویه همه نیازهای زندگی بشری از اجاره بها گرفته تا مایحتاج اولیه زندگی برای یک هنرمند حرفه ای تئاتری چیزی شبیه یک معجزه بود حالا که بیش از16ماه از تعطیلی تئاتر گذشته و تعداد معدودی هستند که بیمه دارند. امروز استعدادهایی را سراغ دارم که در تاکسی های اینترنتی و کارگری ساختمان مشغولند، یکی از بزرگان و اعضای هیات مدیره انجمن نمایشگران خیابانی کنار مجموعه تئاترشهر دستفروشی می کند. کجای دنیا چنین اتفاقی می بینیم؟

مجید یارندی پور که پیش از این با گروه تامین برنامه شبکه چهارسیما امر تهیه، تولید و گزارشگری و مجری گری را در کارنامه خود ثبت کرده در ادامه توضیح داد: به شخصه با شیوع پاندمی آسیب های جبران ناپذیری دیده ام. چندی پیش با تلاش های فراوان و برگزاری چندین و چند جلسه متعدد با هنرمندان مختلف تصمیم گرفتم روی پروژه نمایشی به کارگردانی اشکان صادقی  سرمایه گذاری کنم. تمام بهار و تابستان گذشته را به همراه تیم بزرگی هفته ای ٣ جلسه در پلاتوهای خصوصی تمرین کردیم. حتی با سالن نمایش هم قرارداد اجرا برای منعقد شد. تمام اعضا گروه هیجان خاصی داشتند کار بسیار خوب پیشرفت کرد و هر چه به زمان اجرا نزدیکتر شدیم فشار کار هم بیشتر، اما متاسفانه تئاترها رو به تعطیلی رفت. شما تصور کنید من چگونه باید تعهدات مالی و سرمایه ی شخصی بربادرفته را جبران کنم ؟

این تهیه کننده تئاتر با ابراز تاسف از گزارش کمیسیون ویژه حمایت ازتولید ملی، تصریح کرد: بی اعتنایی مدیران و سیاستگذاران کشور موضوع تازه ای نیست. حاصل کار و تلاش حداکثری مدیران کلان فرهنگی قبل از کرونا، تئاتر بیمار و بدنه نحیف اقتصاد هنر نمایش است. درشرایط پاندمی اکنون حال احتضار است حال تئاتر. نمونه این تصمیمات درهم شکننده همین گزارش کمیسیون حمایت از تولید ملی است.  نهادها و اداره های زیر مجموعه و متولی فرهنگی هم صرفا هزینه اند و بودجه های بخش فرهنگی را برباد می دهند نه فرهنگی هستند نه هنری، تنها فلسفه وجودی انها برباد دادن بودجه فرهنگ و فرصت هاست. انجمن هنرهای نمایشی، خانه تئاتر، مرکز هنرهای نمایشی، در حالی که دیگر ارگان هایی که فعالیت هنری دارند خود در درون خود نیز اداره هنرهای نمایشی دیگر با پروتکل ها و قوانین منحصربه فرد دارند.

بزرگترین کلاهی که بر سر ما گذاشته اند همین صندوق حمایت از هنرمندان است. این صندوق فقط عنوان حمایت از هنرمند را بر خود دارد و گرنه چه حمایتی؟  اگر برجسته ترین و قدیمی ترین هنرمند کشور به این صندوق رجوع کند و به جهت جذب حمایت مالی آنهم برای جبران خسارت ناشی از اجرای یک رویداد هنری، احتمالا ٢میلیون به او وام خواهند داد، آنهم بعد از طی بروکراسی فرسایشی اداری، تازه باید به نوبت بنشبند. اوضاع شگفت انگیزیست. هیچ کجای دنیا با هنرمند چنین رفتار نمی کند.

او که فعالیت هنری خود را با دوبله و صداپیشگی به توصیه مسعود رایگان آغاز کرده در پایان اظهارداشت: به هر حال ما به امید زنده ایم و امیدواریم جامعه تئاتر و مدیران فرهنگی همدل و همراه یکدیگر تلاش کنند تا فرهنگ و هنر در مسیر رشد و توسعه فرهنگی قرارگرفته و به جریان مولد تبدیل شود. در این زمینه پیشنهاداتی برای مدیران تصمیم ساز و سیاست گذاران فرهنگی داریم که چنانچه احساس نیاز کننده ارائه خواهیم کرد. حقیقت این است که دولت براحتی می تواند از طریق ایجاد سبدهای تبلیغاتی مناسب برای ارائه اثار به مخاطبین و نیز امکان ایجاد مشوق های دولتی برای تغییر کاربری بخش فرسوده به سالن های تئاتر و واگذاری با مبالغ مناسب و ارائه دیگر تسهیلات تشویقی چرخه ی معیوب نمایش را در کشور به سمت و سوی درست و قدرتمند هدایت کند. اما باید دید اصلا عزمی در این خصوص وجود دارد؟ پاسخ را خود بهتر می دانید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا