یادداشت

کارآفرینان شغل خود را تبدیل به یک تفریح می کنند

اکثرافراد جامعه ،رویای ثروتمند شدن دارند و در بسیاری از آن ها این هدف فقط در سطح یک رویا باقی خواهد ماند، چرا که کمتر کسی بدنبال مهارت‌های لازم برای ثروتمند شدن می رود. اگر در گذشته جامعه براین باور بود که کار و تلاش بیشتر باعث می‌شود، که شما جایگاه اقتصادی بهتری داشته باشید، دنیای امروز همه تصورات را تغییر داده است. امروزه ثروت بیش از آن‌ که به عرق جبین نیاز داشته باشد، محتاج فکری ارزشمند است. مازاد براینکه کسب درجات عالی تحصیلات و مطالعه چند کتاب در زمینه خاص، یعنی متخصص شدن در همان زمینه، می تواند خیلی هیجان انگیز باشد، اما هرگز شما را میلیاردر نخواهد کرد. ثروت باور نکردنی کارآفرینان برتر جهان، افراد زیادی را ترغیب به مطالعه و بررسی راه و روش بدست آوردن این همه سرمایه می کند. کسانی که به این فهرست راه پیدا کرده اند، اول از همه یک ذهن بزرگ داشته اند که هیچ محدودیتی برای پرواز دادن رویاهایشان قرار نداده‌اند و دوم اینکه کسب و کارشان را خودشان  راه اندازی کرده اند. البته قبل از پرداختن به این مسئله، گارد گرفتن عده ای در برابر ثروت هم جالب توجه است. ثروت نمی خواهند، چون که عقیده دارند که ثروت تنها هدف زندگی نبوده و نیست،اما آنان نمی دانند که با همین ثروت‌های افسانه ای چه کارها که نمی توان کرد.

همین امر سبب شده است که  بزرگ ترین موسسات خیریه جهان، نه دراختیارسازمان ملل متحد است و نه دولت های بزرگ آن را اداره می کنند و نه متعلق به نهادهای مردمی است. بزرگ ترین موسسه خیریه جهان، اکنون به بیل و ملیندا گیتس است که بخشی از ثروت موسس غول نرم افزار جهان را صرف امور خیرخواهانه در کشورهای مختلف می کنند، که البته این روزها خبر جدایی این زوج افسانه ای نیز اذهان جامعه را متعجب کرده است.

اما آیا هر کسی می تواند کارآفرین باشد که به تبع آن به ثروت های نجومی دست پیدا کند، مطالعه زندگی کارآفرینان بزرگ تنها یک ویژگی اصلی بیش از حد ساده را نشان می دهد، که یک فاکتور کلیدی و تعیین کننده می باشد و آن چیزی به غیر از اشتیاق برای انجام کار نیست. شاید بپرسید، اگر اینقدر راحت است، چرا همه این کار را انجام نمی دهند؟ سئوال خوبیست. اما کارآفرینی سخت است. کارآفرینان سبک زندگی برای خود تبیین می کنند که شاید هرکسی از عهده ی آن همه اراده و پشتکار برنیاید. اینطور نیست که امروز ایده ای به ذهن آنها خطور کند و بعد از گذشت یک هفته و یا یک ماه رهایش کنند و سراغ ایده ای دیگر بروند. کارآفرینان موفق با انگیزه ای فراوان تنها به جلو می نگرند و هر روز خود را در کسب و کارشان به عنوان قطعه ای کوچک از یک پازل بزرگ کنار هم می چینند.

بنابراین با در دست گرفتن کسب و کارهای خانگی و گسترش آن ها حتی در سطوح جهانی، می تواند یک کسب و کار موفق رقم زد و شم اقتصادی خود را به کار گرفت، ولی هرگز نمی‌توان در زمره ی کارآفرینان به سبک نام های یاد شده دراین  فهرست قرار گرفت. یک مشخصه ی اصلی و مشترک در زندگی افراد بالا این است که آن ها در شروع کار ،هرگز به دنبال ثروت های افسانه ای نبوده اند، آن ها با کار و حرفه ی خود عجین شده اند و در تمام مدت، اراده ی خود را بر برنده شدن قرار می دهند، زیرا فقط هدف را رصد می کنند. کارآفرینی یک رویداد نیست، بلکه یک روند است. کارآفرینان شغل خود را تبدیل به یک تفریح می کنند. آن ها چنان با روحیه و انرژی به کار روزانه خود می پردازند که اگر به پول هم نیازی نداشته باشند، باز هر روز صبح به سر کار می روند.

بطورمثال ،وارن بافت به عنوان سومین مرد ثروتمند جهان در هشتاد و چند سالگی هر روز صبح به محل کارش می رود و با کارمندان جوانش مشغول به کار می شود. او همچنان در یک خانه ی محقر زندگی می کند و به جای ماشین های لوکس و رنگارنگ، ماشین های کاربردی سوار می شود. رسیدن به ثروت های افسانه ای هرگز تنها هدف کارآفرینان بزرگ جهان نبوده است. گویا آنان کارکردن و تحقق بخشیدن رویاهایشان را لذت بخش ترین امور دنیا می دانند.

 

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا